یار و غمخوار - عشق دل سوز
متن زیر در تاریخ86/8/6، ساعت: 1:44 صبح نوشته شده است. ¤ خاطرات تو..
پس از رفتنت آرزوهایم را دفن خواهم کرد. دفتر خاطراتم را به آب خواهم انداخت و قاب عکس اتاقم را به پستوی زمان خواهم سپرد.. .نبودنت را باور خواهم کرد و اجازه ورود هیچ نگاهی را به رویا هایم نخواهم داد.این را قول می دهم ¤ نویسنده: متین متن زیر در تاریخ86/8/4، ساعت: 7:56 صبح نوشته شده است. ¤ ستاره..آسمان را بنگر و به سکوت پر رمز و رازش بیاندیش ستاره ی خود را در آسمان زندگیت پیدا کن و به سمت آن ستاره حرکت کن. نگران راه مباش، آنکه ستاره را برای تو آفرید راه رسیدن به آن را نیز نشانت خواهد داد. ¤ نویسنده: متین متن زیر در تاریخ86/8/4، ساعت: 7:55 صبح نوشته شده است. ¤ دل خسته..دلخسته از امروز و فردای بهارم چیزی شبیه باد و باران کوله بارم باران نمی بارد ولی امشب به جای یک آسمان بی تو نشستن گریه دارم در دفتر بی سرنوشتیهای دنیا من چکنویس برگهای روزگارم شیرین تویی. فرهاد باشم یا نباشم یک بیستون سرد و خالی درد دارم ¤ نویسنده: متین متن زیر در تاریخ86/7/29، ساعت: 10:43 صبح نوشته شده است. ¤ باور..
برای باور کردن افراد....هرگز به حرفها تکیه نکن....زیرا فراموش خواهند شد....هرگز به چشمها بسنده نکن...زیرا تغییر خواهند کرد....تنها... اعمال انسانها هستند که قابل استناد و توجه اند. و در آخر....لحظات زندگی ات را با کسی بگذران که نه الزاماْ هم درد تو....بلکه.....هم شأن تو باشد ¤ نویسنده: متین متن زیر در تاریخ86/7/18، ساعت: 9:5 صبح نوشته شده است. ¤ بهترین..
اگه تورو خواستن اشتباهه اگه باتوبودن اشتباهه اگه عاشق توبودن اشتباهه اگه واسه تومردن ااگه تورو خواستن اشتباهه اگه باتوبودن اشتباهه اگه عاشق توبودن اشتباهه اگه واسه تومردن اشتباهه پس توبهترین و قشنگترین اشتباه زندگی من هستی ¤ نویسنده: متین متن زیر در تاریخ86/7/14، ساعت: 9:15 صبح نوشته شده است. ¤ عشق یعنی؟
عشق یعنی لایق مریم شدن . عشق یعنی با خدا هم دم شدن . عشق یعنی جام لبریز از شراب . عشق یعنی تشنگی یعنی سراب . عشق یعنی خواستن .له له زدن . عشق یعنی سوختن پرپر زدن . عشق یعنی سال های عمر سخت . عشق یعنی زهر شیرین . بخت تلخ . عشق یعنی با"خدا" ساختن . عشق یعنی چون همیشه باختن ¤ نویسنده: متین متن زیر در تاریخ86/7/12، ساعت: 9:4 صبح نوشته شده است. ¤ دور و نزدیک
تو میگفتی زمانی دور یا نزدیک ؛ فریب زندگی ما را ، مرا از تو ... ترا از من جدا سازد و من باور نمی کردم. تو میگفتی زمان صد چهره افسرده هم دارد ، جهان تنها گرمای محبت نیست و من باور نمی کردم. تو میگفتی و من در گوش تو افسانه می خواندم و افسوس اکنون هر یک جدا از هم ، راهی در پیش رو داریم. ومن تنها تنها بارها از خویش می پرسم : چــه خـــواهـــی کــــــــــــــــرد؟؟؟ ¤ نویسنده: متین متن زیر در تاریخ86/7/12، ساعت: 9:3 صبح نوشته شده است. ¤ شقایق
هنوز شقایق نشدی ... زندانی زندان دقایق نشدی ... وقتی که مرا از دل خود می رانی ... یعنی که تو هیچ وقت عاشق نشدی ... زرد است که لبریز حقایق شده است ...تلخ است که با درد موافق شده است ... شاعر نشدی وگر نه می فهمیدی ... پاییز بهاریست که عاشق شده است ¤ نویسنده: متین متن زیر در تاریخ86/7/8، ساعت: 11:7 صبح نوشته شده است. ¤ قصه غربت
دیر گاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام دگر آیینه ز من بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ ها شده ام کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام.... ¤ نویسنده: متین متن زیر در تاریخ86/7/4، ساعت: 8:4 عصر نوشته شده است. ¤ عظمت
یاد گرفتم که عشق با تمام عظمتش 3-2 ماه بیشتر زنده نیست یاد گرفتم که عشق یعنی فاصله و فاصله یعنی 2 خط موازی که هیچگاه به هم نمی رسند یاد گرفتم در عشق هیچکس به اندازه خودت وفادار نیست و یاد گرفتم هر چه عاشق تری ، تنهاتری ¤ نویسنده: متین ¤ لیست کل یادداشت های این وبلاگ |
خانه
کل بازدیدها: 57539 بازدید امروز : 4 بازدید دیروز : 26 درباره خودم لینک به وبلاگ ْآرشیو یادداشت ها
سلام
شناسنامه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
RSS
من متین از شیراز...ارزوی لحظاتی پر از عشقو واستون دارم...
یار و غمخوار
زمستان 1386
پاییز 1386
لینک دوستان
esperance
بابک
بهروز (بهترینها)
عاشقان الهی
بی سیم چی
ازی
سحر(اسرار)
امید
اقا شیر
متین(تندرستی)
لوگوی دوستان
اشتراک در خبرنامه
جستجو در وبلاگ
جستجو در متن یادداشت ها و پیام ها!