سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاییز 1386 - عشق دل سوز

متن زیر در تاریخ86/9/27، ساعت: 6:42 عصر نوشته شده است.

¤ تقدیم به همه مادرهای عزیز

کاشکی می شد بهت بگم چقدر صداتو دوست دارم

چقدر مثل بچگی هام لالایی هاتو دوست دارم

سادگی هاتو دوست دارم خستگی هاتو دوست دارم

چادر نماز و زیر لب خدا, خداتو دوست دارم

کاشکی رو طاقچه دلت ائینه و شمع دون میشدم

تو دشت ابری چشات یه قطره بارون میشدم

کاشکی می شد یه دشت گل برات لالایی بخونم

یه اسمون نرگس و یاس تو باغ دستات بشونم

بخواب که میخوام تو چشات ستاره هامو بشمارم

پیشم بمون که تا ابد دنیا رو با تو دوست دارم

دنیا اگه خوب اگه بد با تو واسم دیدنیه

باغ گلهای اطلسی با تو واسم چیدنیه


¤ نویسنده: متین

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ86/9/20، ساعت: 5:18 عصر نوشته شده است.

¤ سکوت..

یادم باشد...حرفی نزنم که دلی بلرزد خطی ننویسم که آزار دهد کسی را یادم باشد....... جواب کینه را با کمتر از مهر ....... دو رنگی را با کمتر از صداقت ندهم ....... یادم باشد باید در برابرفریادها سکوت کنم ...... وبرای سیاهی ها نور بپاشم ........ یادم باشد از چشمه درس خروش بگیرم ....... از آسمان درس پاک زیستن ....... یادم باشد سنگ خیلی تنهاست....... باید با سنگ هم لطیف رفتار کنم مبادا دل تنگش بشکند ..... یادم باشد

 


¤ نویسنده: متین

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ86/9/14، ساعت: 9:1 عصر نوشته شده است.

¤ عشق چی می پرسه؟؟
عشق نمی پرسه تو کی هستی؟ عشق فقط میگه: تو ماله منی . عشق نمی پرسه اهل کجایی؟ فقط میگه: توی قلب من زندگی می کنی .عشق نمی پرسه چه کار می کنی؟ فقط میگه: باعث می شی قلب من به ضربان بیفته . عشق نمی پرسه چرا دور هستی؟ فقط میگه: همیشه با منی . عشق نمی پرسه دوستم داری؟ فقط میگه: دوستت دارم

¤ نویسنده: متین

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ86/9/9، ساعت: 8:45 عصر نوشته شده است.

¤ معنا؟؟
نمی دونم، نگاه منه که انقدر بی معنا شده؟! یا قلب دیگرانه که سنگی شده؟؟؟ نمی دونم حضور منه که کمرنگ شده ؟ یا خاطرات گذشته انقدر پر رنگ..؟؟؟ نمی دونم حرفای منه که می رنجونه یا آسمون چشمای دیگران انقدر تیره و ابریه؟ نمی دونم خواب منه که انقدر سبک شده؟ یا فکر بقیه آرومم نمی ذاره؟؟ نمی دونم باید واسه بودنم خوشحال باشم یا واسه نبودنم غمگین؟ نمی دونم واقعا نمی دونم...؟ هیچ کودومواما فقط یه چیزو خوب می دونم .....، حتی اگر بدونمم هیچ فرقی نمی کنه

¤ نویسنده: متین

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ86/9/5، ساعت: 8:12 صبح نوشته شده است.

¤ درس عشق
اگر دبیر ریاضی بودم ثابت می کردم که چگونه شعاع نگاهت از مرکز قلبم می گذرد. اگر دبیر دینی بودم ثابت می کردم بعد از خدا خواهان پرستش توام اگر دبیر زبان بودم به زبان بی زبان می گفتم خیلی دوستت دارم اگر دبیر جغرافی بودم می دانستم که خوش آب و هوا ترین منطقه، آغوش گرم توست و اگه دبیر شیمی بودم، از اشک چشمانت محلول محبت می ساختم

¤ نویسنده: متین

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ86/8/27، ساعت: 9:23 صبح نوشته شده است.

¤ زندگی چیست؟
 زندگی یک آرزوی دور نیست؛ زندگی یک جست و جوی کور نیست زیستن در پیله پروانه چیست؟ زندگی کن ؛ زندگی افسانه نیست گوش کن ! دریا صدایت میزند؛ هرچه ناپیدا صدایت میزند جنگل خاموش میداند تو را؛ با صدایی سبز میخواند تو را زیر باران آتشی در جان توست؛ قمری تنها پی دستان توست پیله پروانه از دنیا جداست؛ زندگی یک مقصد بی انتهاست هیچ جایی انتهای راه نیست؛ این تمامش ماجرای زندگیست...

¤ نویسنده: متین

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ86/8/22، ساعت: 7:1 صبح نوشته شده است.

¤ سایبان عشق
زیر پلکت سایه بانم میدهی؟ سوختم آیا پناهم میدهی؟ آتشی افتاده بر جان و دلم ، قطره آبی بر لبانم میدهی؟ میهمان جان جانان گر شوم ، میزبانی را نشانم میدهی؟ تا بیاسایم دمی در پای عشق ، زیر چترت سرپناهم میدهی؟ ای جواب پرسش بی پاسخم ، عشق را آیا نشانم میدهی؟ رو مگردان نازنین با گوشه چشمت بگو در شرار چهره ات یک بوسه گاهم میدهی؟

¤ نویسنده: متین

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ86/8/16، ساعت: 7:31 صبح نوشته شده است.

¤ خاطرات

 

انتظار واژه ی غریبی است ...


واژه ای که روزها یا شایدم ماههاست که با آن خو گرفته ام.


که چه سخت است انتظار


هر صبح طلوعی دیگر است بر انتظارهای فرداهای من!


خواهم ماند تنها در انتظار تو


چرا نوشتم در برگ تنهاییم برای تو، نمیدانم؟


شاید روزی بخوانند بر تو، عشق مرا
...


می دانم روزی خواهی آمد، می دانم ...

 

گریان نمی مانم، خندانم!


برای ورودت ای عشق.

 

وقتی که به یادت می افتم، به یاد خاطراتت ...


نامه هایت را مرور می کنم، یک بار ... نه ... بلکه صد بار


وجودم را سراسر عشق فرا می گیرد ...


و اشک شوق بر گونه هایم روانه میشوند ...


تنها میگویم همیشه در قلب منی تو ...


میدانم که باز خواهی گشت ... می دانم!


به یاد لحظات خوش انتظار و تنهایی ...


به یاد او و تقدیم به او ...

 


¤ نویسنده: متین

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ86/8/16، ساعت: 7:19 صبح نوشته شده است.

¤ گفتی!!

گفتی می خوام بهت بگم همین روزا مسافرم
«باید برم» برای تو فقط یه حرف ساده بود
کاشکی می دیدی قلب من به زیر پات افتاده بود
شاید گناه تو نبود، شاید که تقصیر منه
شاید که این عاقبتِ این جوری عاشق شدنه

***
سفر همیشه قصه رفتن و دلتنگیه
به من نگو جدایی هم قسمتی از زندگیه
همیشه یک نفر میره آدم و تنها می ذاره
میره یه دنیا خاطره پشت سرش جا می ذاره
همیشه یک دل غریب یه گوشه تنها می مونه
یکی مسافر و یکی این وره دنیا می مونه

***
دلم نمیاد که بگم به خاطر دلم بمون
اما بدون با رفتنت از تن خستم میره جون
بمون برای کوچه‌ای که بی تو لبریزه غمه
ابری تر از آسمونش ابرای چشمای منه

***
بمون واسه خونه‌ای که محتاج عطر تن توست
           بمون واسه پنجره ای که عاشق دیدن توست
!
 
            


¤ نویسنده: متین

پیام های دیگران

متن زیر در تاریخ86/8/6، ساعت: 1:45 صبح نوشته شده است.

¤ روز دیگر..
فردا روز دیگری است که بی تو بر عمر تلف شده افزوده می شود همین روزها روز رفتن از راه می رسد و من طوری از خیال تو گم می شوم که انگار هرگز نبوده ام ... !

¤ نویسنده: متین

پیام های دیگران


¤ لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه
شناسنامه

پارسی بلاگ
پست الکترونیک
 RSS 

کل بازدیدها: 54218

بازدید امروز : 3

بازدید دیروز : 6

درباره خودم

پاییز 1386 - عشق دل سوز
متین
من متین از شیراز...ارزوی لحظاتی پر از عشقو واستون دارم...

لینک به وبلاگ

پاییز 1386 - عشق دل سوز

ْآرشیو یادداشت ها

سلام
یار و غمخوار
زمستان 1386
پاییز 1386

لینک دوستان

esperance
بابک

بهروز (بهترینها)
عاشقان الهی
بی سیم چی
ازی
سحر(اسرار)
امید
اقا شیر
متین(تندرستی)

لوگوی دوستان



اشتراک در خبرنامه

 

جستجو در وبلاگ

جستجو در متن یادداشت ها و پیام ها!